دیکشنری
داستان آبیدیک
side slip
sa͡id slɪp
فارسی
1
عمومی
::
یك برشدن یا سر خوردن)اتومبیل ومانندان(، بچهحرا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SIDE GLANCE
SIDE ISSUE
SIDE KEY
SIDE LIGHTS
SIDE LOOKING AIRBORNE RADAR
SIDE LUNGE
SIDE OF THE TRACKS
SIDE PLANK
SIDE PLANK CRUNCH
SIDE PLANK DIP
SIDE PLATE
SIDE POST
SIDE SADDLE
SIDE SEAL
SIDE SHOW
SIDE SLIP
SIDE SPRIG
SIDE STEP
SIDE STEPPING
SIDE STREET
SIDE VIEW
SIDE WALK
SIDE WARD
SIDE WHISKERS
SIDE WITH
SIDEBAND
SIDEBOARD
SIDECAR
SIDEHILL
SIDEKICK
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید